skip to main
|
skip to sidebar
زهرخند
۱۳۸۸ آبان ۵, سهشنبه
دل مشغولی !!
گاهی وقت ها فکرم ، دلم ، به هزار راه می رود ، جالب این جاست همه شان به تو ختم می شود !
+من نمی دونم چطور شد ؟!
+ واژه ها یاری ام نمی کنند !!
۱ نظر:
ناشناس گفت...
آره، آره. يه وختا لغتهام كم ميارن.
۷ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۸:۵۰
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
درباره من
باران
مشاهده نمایه کامل من
بايگانی وبلاگ
◄
2011
(3)
◄
آوریل
(2)
◄
ژانویهٔ
(1)
◄
2010
(83)
◄
دسامبر
(2)
◄
نوامبر
(1)
◄
سپتامبر
(1)
◄
اوت
(1)
◄
ژوئیهٔ
(1)
◄
ژوئن
(1)
◄
مهٔ
(27)
◄
آوریل
(17)
◄
مارس
(16)
◄
فوریهٔ
(11)
◄
ژانویهٔ
(5)
▼
2009
(53)
◄
دسامبر
(6)
◄
نوامبر
(10)
▼
اکتبر
(12)
کودکی ها ...
دل مشغولی !!
تنهایی !
ترس
نگاه
درد !!
گفتگو !!!
زنده به گور !!
مخم هنگ کرده !!
کلکسیون !!
بدرقه !!
نه چندان سیاسی !!
◄
سپتامبر
(18)
◄
اوت
(7)
خواندنی ها
گیلاس خانومی هستم
هیچ
هیچ
میعاد در لجن
مالیخولیا
طرح هایی بر دیواره ی غار
صدای سکوت
خود...............ارضایی
جای خالی دختر حوا
Sin Sad Mim
pemiphilo
گوگل ریدر
آمار
۱ نظر:
آره، آره. يه وختا لغتهام كم ميارن.
ارسال یک نظر