۱۳۸۸ مهر ۳, جمعه

بازی

بعضی وقت ها تو بعضی از بازی ها دوست داری بازنده باشی ، ولی نمی دونم چرا اون موقع ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا بر خلاف میل تو پیروز بازی فقط تو باشی !!



+ خدایا من نخوام خیرم اینقدر به کیف قاپ ها و دزد ها برسه کیو باید ببینم ؟!!تا الان شد ...حتی گفتن رقمش هم تنم رو می لرزونه !!!
++ همین دیگه!!!

۱۳۸۸ مهر ۲, پنجشنبه

... 2

خدایا من نمی خوام !!

۱۳۸۸ شهریور ۲۷, جمعه

بند زده !

انتظار دارند دلی را که بار ها بارها شکسته اند و به چینی بند زده می ماند با کوچکترین تلنگری نلرزد !!

۱۳۸۸ شهریور ۲۶, پنجشنبه

باران

شیشه پنجره را باران شست
از دل تنگ من اما
چه کسی
نقش تو را خواهد شست ؟!



حمید مصدق

۱۳۸۸ شهریور ۲۵, چهارشنبه

حیرت

ما همچنان در حیرتیم اگر بعضی ها آب می دیدند به چه درجه ای از مهارت در شنا دست می یافتند !!

۱۳۸۸ شهریور ۲۴, سه‌شنبه

...

آقا بی زحمت شفا نمیدی لطفا خواهش می کنم کور نکن !!


+ اینقدر حرص می خورم از دست آدمایی که میان مثلا تسلی ات بدن مدام اشتباهت رو پتک می کنن می کوبن تو سرت !
+ باز دوباره گیج بازیمان کار دستمان داد !اینو فقط یه نفر می فهمه !

۱۳۸۸ شهریور ۲۳, دوشنبه

دل خوشی !!

دلت خوشه ها !
وقتی بارونی در کار نیست چه طوری توقع رنگین کمون داری آخه !!!



+ ما اصلا اهل گله و شکایت و این طور مسائل نیستیم ولی این که بعضی از آدما تا این حد خوش خیالن آزارمان می دهند !و از آنجایی که در عالم واقع نمی توانیم به این عالی جنابان چیزی بگوییم عقده ی دل را این جا خالی می کنیم !!
باشد که بر ما ببخشید !

۱۳۸۸ شهریور ۲۲, یکشنبه

حس فضولی محترمانه !

آنقدر دوست داریم برای چند روز که نه حداقل برای یک روز جای این برادران محترم باشیم !!


+ حس کنجکاویمان عجیب گل کرده است !
+ دلیلش هم ...

+ اما دلیلش ؟!! برایمان بسی بسیار جالب است بدانیم این بشر ...الخلقه منطق و احساس دارد یا نه ؟!افکارش چگونه است مثلا وقتی می خندد واقعا می خندد یا نه از درون دارد خرد می شود ؟!
++ به نظر من مرد بودن خیلی سخته !!

۱۳۸۸ شهریور ۲۱, شنبه

21/06/1388

فاجعه و عذاب الهی که شاخ و دم نداره که !!!


+ ما عادت نداریم تولد کسی را تبریک بگوییم و متقابلا همچین توقعی رو هم ندارم !!
++ باید بره خدا رو شکر کنه که اینجا دارم تولدش رو تبریک می گم !!

۱۳۸۸ شهریور ۱۹, پنجشنبه

رصد دنیا !!


این روزها دنیا را رصد می کنم
دنیا را اگر از دروغ هایش ، نا مردی هایش ، کثیفی هایش اصلا از ساکنین به اصطلاح انسانش که فاکتور بگیری دنیای بدی نیست !

۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه

دنیا

مطمئن باش دنیا نمی ایستد تا تو بند کفش هایت را محکم کنی !!!



+ وای که این وقت چه جور داره به بطالت میگذره !!

۱۳۸۸ شهریور ۱۷, سه‌شنبه

لجبازی !!

آخ که بعضی وقتا لجبازی چقدر می چسبه !!!



+ البته مامانم میگه نمی دونم این چه حکایتیه لجبازی تو همیشگیه!!!

۱۳۸۸ شهریور ۱۶, دوشنبه

سادگی !

_ چرا از نرده ها می پری ؟!؟ پله ها رو گذاشتن بیای بالا !!!
+ ... باشه ببخشید !
_ دوباره که از نرده ها پریدی !! مگه همین چند دقیقه پیش بهت نگفتم؟!؟
+ تو گفتی از پله ها بیا بالا برای پایین اومدن که چیزی نگفتی !!!





+ ...

۱۳۸۸ شهریور ۱۵, یکشنبه

حرف دل !!!

آن چه در مدت هجر تو کشیدم هیهات
در یکی نامه محال است که تحریر کنم



+ ...

۱۳۸۸ شهریور ۱۳, جمعه

انتظار

انگار به دست و پای این عقربه های ساعت وزنه هایی آویخته اند به سنگینی زمان ...!!




+کاش میشد چشم رو هم میذاشتم و وقتی بازشون میکردم میدیدم این سه سال یه خواب تلخ وشیرین بوده !
++ همین !!

۱۳۸۸ شهریور ۱۲, پنجشنبه

کینه !

اگر اسمش کینه نیست پس چیست که تا به یاد بی مهرییشان یا حتی تر به یاد خودشان که می افتم بغض گلویم را می گیرد وقلبم صدای ...

+ قلب ترک خورده را چه به کینه !!
+ من این احساس کینه نما را نمی خواهم !

۱۳۸۸ شهریور ۱۱, چهارشنبه

ناجور !!

گفتند :

چشم ها را باید شست ، جور دیگر باید دید !
چشم هایم را شستم با آب ، با باران ، با اشک ...
جور دیگر هم دیدم ،ولی ناجور تر شد !!

+ یا چشم های من ایراد داره یا دنیامون رو زیادی غبار گرفته !

۱۳۸۸ شهریور ۱۰, سه‌شنبه

شستشوی مغزی !

حاج آقا اینقدر دست بخیر هستند که هر چه خانواده ی بی سرپرست تو محل هست ایشون سرپرستی میکنن !!


+این ها رو حاج خانوم میگن !
+فقط وفقط به خاطر ثوابش !