۱۳۸۸ اسفند ۸, شنبه

خاطرات

تصور اینکه یه روزی من یه بچه درسخون مظلوم بودم که برای نمره ی زیر 20 گریه می کردم یه کم خنده داره و البته کمی تر هم عجیب !!



فکر کن !

فردا !

فردا خواهد آمد حتی اگر تو منتظرش نباشی
چون غم
چون شادی


چون عشق !

باران

گاهی وقت ها با خودم می گویم غم ها و اندوه هایم چقدر کوچک و ناچیزند که حتی با شنیدن ترنم باران و یا حتی تر وقتی به دخترکی تنها خیره می شوی و او به یکباره با خود می خندد فراموش می شوند !!



+ اینجاست که باید شکر گزار بود !

۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه

نقد

اینقدر حرص می خورم از دست این مجری های تلویزیون که مدام شعار میدن و مردم رو به امید و فردا های روشن دعوت می کنن .
مدام هم تو گوش مردم می خونن که مشکل و غم و اندوه شما بزرگ نیست و همیشه آدم هایی هم هستند که مشکلاتشون به مراتب از شما بیشتره !!

یکی نیست بگه مجری محترم مشکل هر کسی برای خودش ، به اندازه ی خودش بزرگه ! هر کسی یه ظرفیت و تحملی داره !


+ خیلی کفری شدم !

۱۳۸۸ اسفند ۱, شنبه

ندانم ....

ندانم
چه برسرمان آمده که محبت را ، دوستی را ، حتی تر عشق را تنها در کلام جستجو می کنیم !!!

۱۳۸۸ بهمن ۲۷, سه‌شنبه

یک روز تعطیل !

همین دو روز پیش اتفاق افتاد
به من میگه : امروز پیش دانشگاهی تعطیله
من : چه عرض کنم اطلاعی ندارم
میگه : مگه شما پیش دانشگاهی نمی ری
من : نه
میگه : چرا درست رو ول کردی ادامه میدادی
من : با تعجب ، آقا من 5 سال قبل پیش دانشگاهی رو تموم کردم
چند ثانیه ای به من خیره میشود نگاهش را نمیبینم اما سنگینی اش را عجیب حس میکنم
میگه : ماشااله خانم شما چقدر خوب نوجوون موندین !!





+ باید بگم که در اکثر مواقع ما به شدت ذوق زده میشویم اما در آن لحظه عاجزانه می خواستیم دیگر دارنده ی این خصوصیت نباشیم !

++ خداییش راننده تاکسی از این نوع ندیده بودم!

۱۳۸۸ بهمن ۲۵, یکشنبه

عقل ودل

باور کن سخت است خیلی سخت که عقلت بخواهد دلت را متقاعد کند تا دوست نداشته باشی عزیزترین دوست داشتنی زندگی ات را !!

۱۳۸۸ بهمن ۲۰, سه‌شنبه

من-ِ دبیرستان !!

دیشب یکهو هوای دوران دبیرستان زد به سرم شده بودم مثل اون روزها !!


+ چقدر این من-ِ دبیرستان را دوست داشتم !!
++ حیف که فقط میتوان گفت یادش بخیر !!

۱۳۸۸ بهمن ۱۸, یکشنبه

عنوان ندارد !

شده تا به حال از یک نفر هم بترسی هم از اون خجالت بکشی هم خیلی دوستش داشته باشی !!
در ضمن مجبور باشی هر روز ملاقاتش کنی !!


+ حس چندان خوشایندی نیست ، انگار گذاشتنت لای منگنه !!

۱۳۸۸ بهمن ۱۴, چهارشنبه

تا به حال این حس رو تجربه کردی آیا ؟!

حس دلچسب و شیرینیه وقتی میدونی یه نفر داره بهت دروغ میگه اونم با چه آب و تابی اما به روش نمیاری!!!


+ اون هم کلی خوشحاله که تو حرفاش رو باور کردی !

۱۳۸۸ بهمن ۱۳, سه‌شنبه

غیر قابل تحمل

هیچ نمیدونستم وقتی بی حوصله میشم تا این حد غیر قابل تحملم !!



+ این حد که میگم یعنی خیلی زیاد!